خاک من و زانوی تو
پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
خاک من و زانوی تو
نوشته شده در 17 ارديبهشت 1395
بازدید : 379
نویسنده : آرمان حسيني
آشفته حالم دوست جان، آشفته چون گیسوی تو
مست و خراب افتاده ام، چون نرگس جادوی تو

چون بچه ای کز عشق تنها سهم او نامادریست
می سوزم و می سازم عمری با سگان کوی تو

از شعر هم بد می شود حالم، چو در دیوانها
در هر غزل می خوانم از چشم تو و ابروی تو

این قصه ی امروز نه، دیروز نه، عمر است و من
عمری حکایت کرده ام هر روز با هر موی تو

مستم مسلمانم بکن، با ذوالفقار سرخوشت
این توبه ی بشکسته ام، آن مسجد ابروی تو

آشفته حالم دوست جان، آشفته و بی خانمان
گه خسته همچون بخت خود، گه تند همچون خوی تو

بی خانمان چون باد و بی راحت چو باران زیستم
تا بعد مردن چون کند، خاک من و زانوی تو
17/2/95 - تبریز






مطالب مرتبط با این پست
.



می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: