پیغام مدیر :
با سلام خدمت شما بازديدكننده گرامي ، خوش آمدید به سایت من . لطفا براي هرچه بهتر شدن مطالب اين وب سایت ، ما را از نظرات و پيشنهادات خود آگاه سازيد و به ما را در بهتر شدن كيفيت مطالب ياري کنید.
کُرکُری دختر و پسرها
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 969
نویسنده : آرمان حسيني

کُرکُری دختر و پسرها

 

«پسر برتر از دخترآمد پديد» پسر جمله را گفت و چيزي نديد

نگو دخترك با يكي دسته بيل سر آن پسر را شكسته جميل

بگفتا:«جوابت نباشد جز اين نگويي دگر جمله اي اين چنين

وگرنه سر و كار تو با من است كه دختر جماعت به اين دشمن است.»

پسر اندكي هوشياري بيافت سرش چون انار رسيده شكافت

پسر گفتش:«ای دختر محترم كه گفته كه من از شما بهترم؟!!!

كه دختر جماعت به كل برتر است ز جن تا پري از همه سر تر است

پسر سخت بيجا كند، مرگ بيد كه برتر ز دختر بيايد پديد!»

پس آن ضربه خيلي نشد نابه جا كه يك مغز معيوب شد جابه جا
بعد از رفتن اون دختر پسره اشعار زیر را سرود:
من ندارم زن و از بی زنیم دلشادم از زن و غر زدن روز و شبش آزادم

نه کسی منتظرم هست که شب برگردم نه گرفتم دل و نه قلوه به جایش دادم

زن ذلیلی نکشم هیچ نه در روز و نه شب نرود از سر ذلت به هوا فریادم

"هر زنی عشق طلا دارد و بس٬ شکی نیست" نکته ای بود که فرمود به من استادم

شرح زن نیست کمی٬ بلکه کتابی است قطور چه کنم چیز دگر نیست از آن در یادم

هر کسی حرف مرا خبط و خطا می خواند محض اثبات نظرهای خودم آمادم(!)

زن نگیر - از من اگر می شنوی- عاقل باش! مثل من باش که خوشبخت ترین افرادم

مادرم خواست که زن گیرم و آدم گردم نگرفتم زن و هرگز نشدم من آدم!

هیچ کس نیست که شیرین شود از بهر دلم نه برای دل هر دختر و زن فرهادم

الغرض زن که گرفتی نزنی داد که: "من از چه رو در ته این چاه به رو افتادم؟"




چرا مادرمان را دوست داریم
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 872
نویسنده : آرمان حسيني

چرا مادرمان را دوست داریم

 

چون ما را با درد به دنيا می‌آورد و بلافاصله با لبخند می‌پذیرد

چون شیرشیشه را قبل از اينكه توی حلق ما بريزند ، پشت دستشان می‌ریزند

چون وقتی تب می‌کنیم، آن‌ها هم عرق می‌ریزند

چون وقتی توی میهمانی خجالت می‌کشیم و توی گوششان می‌گوییم سیب می خوام، با صدای بلند می‌گویند منیر خانوم بی زحمت یه سیب به این بچه بدهید و ما را عصبانی می‌کند

و وقتی پدرمان ما را به خاطر لگد زدن به مادر کتک می‌زند، با پدر دعوا می‌کنند

چون وقتی در قابلمه غذا را برمی دارند، یک بخاری بلند می شود که آدم دلش می خواهد غذا را با قابلمه اش بخورد

چون وقتي تازه ساعت يازده شب يادمان مي افتد كه فلان كار را كه بايد فردا در مدرسه تحويل دهيم يادمان رفته،بعد از يك تشر خودش هم پابه پايمان زحمت ميكشد كه همان نصف شبي تمامش كنيم

چون وسط سریال‌های ملودرام گریه می‌کنند

چون بعد از گرفتن هدیه روز مادر، تمام فکر و ذکرش این است که مبادا فروشندگان بی انصاف سر طفل معصومش را کلاه گذاشته باشند

چون شبهای امتحان و کنکور پابه ‌پای ما کم می‌خوابد اما کسی نیست که برایش قهوه بیاورد و میوه پوست بکند

به خاطر اینکه موقع سربازی رفتن ما، گریه می‌کند و نذر می کند و پوتین‌هایمان را در هر مرخصی واکس می‌زند

چون وقتی که موقع مریضیش یک لیوان آب به دستش می دهیم یک طوری تشکر می کند که واقعا باور می‌کنیم شاخ قول شکانده‌ایم

چون موقع مطالعه عینک می‌زند و پنج دقيقۀ بعد در حاليكه عينكش به چشمش است ميپرسد:اين عينك منو نديدين؟

چون هیچوقت یادشان نمی‌رود که از کدام غذا بدمان می‌آید و عاشق كدام غذاييم ،حتی وقتی که روی تخت بیمارستانند و قرار است ناهار را با هم بخوریم

چون همانجا هم تمام فکر و ذکرشان این است كه واي بچم خسته شد بسكه مريض داري كرد

و چون هروقت باهاش بد حرف ميزنيم و دلش رو براي هزارمين بار ميشكنيم، چند روز بعد همه رو از دلش ميريزه بيرون و خودش رو گول ميزنه كه :‌بخشش از بزرگانه

 

چون مادرند!


که مادر تنها کسی است که میتوانی تمام فریادهایت را بر سرش بکشی و مطمئن باشی که هرگز انتقام نمیگیرد

 




بازدید : 929
نویسنده : آرمان حسيني

 

اصلا میدونی اسکل چیه که به هر کسی میگی ؟!

 

این هم پرنده که اسم واقعیش همون اسکل هست .قیافه اش را نگاه کنید عین بیشعورهاست بخاطر همین به یه نفر که بیشعوره میگن اسکل.در این مطلب می خواهیم با کمی طنز شما را با یک واقعیت علمی درباره ی اسکل و نحوه ی تشکیل آن آشنا سازیم.

اسکل نام نوعی پرنده که هنگامیکه از لانه اش خارج می‌شود در هنگام بر گشت فراموش می‌کند لانه اش کجا بوده. اسکل در اصطلاح به انسان‌های کودن و احمق گفته می‌شود.تاریخچه این اسم به هزاران سال پیش بر می‌گردد فردوسی از اسکل به عنوان پرنده رویایی که دو بال قرمز دارد و مظهر محبت به شمار می‌رود.

اما آیا به این فکر کرده اید که ممکن است این فقط یک اصطلاح غیر واقعی باشد ؟!

فردوسی از اسکل به عنوان پرنده رویایی که دو بال قرمز دارد و مظهر محبت به شمار می‌رود پس این پرنده نمی تواند به معنی کم شعور بودن باشد چون فردوسی همواره از عاشق به عنوان رند (زیرک) بلاکش یاد کرده است.پس معنی حقیقی اسکل چیست ؟ آیا به این فکر کرده اید که املای این کلمه نیز طی زمان تغییر کرده باشد ؟ و یا حتی تلفظ آن ؟

در اصل عثکول خوشه خرما است و به چیزی مانند خوشه خرما که برای زینت در برابر هوا می نهاده اند تا تکان بخورد و مایه ی سرگرمی شود نیز می گفته اند.عثکول خوشه خرمایی بوده که خرماهایش را خورده اند و فقط به درد سرگرمی می خورد.از آنجا که املای درست این کلمه را کسی نمی دانسته است آن را اسکول نوشته اند و برخی نیز به اشتباه اشکول گفته اند.

در یکی از فیلم ها(فیلم مهمان با بازی امین حیایی و شیلا خداداد) نیز هنر پیشه ای گفت که پرنده ای است که یادش می رود دانه هایی که برای زمستان جمع کرده کجا گذاشته است و مردم باور کردند که همین است و این موضوع تا دانشنامه ی معتبر ویکی پدیا نیز نشر پیدا کرده است.در حالی که پرنده بر اساس غریزه ای اشتباه ناپذیر و شگفت انگیز عمل می کند و این سخن تنها برای خنده بود و سخنی جدّی نبود و ممکن نیست که پرنده ای از غریزه ی خود برگردد.
درباره ی معنی اسکول یا همان عثکول صفحه ۱۴۲۴ از فرهنگ لاروس چاپ انتشارات امیر کبیر را بخوانید.

امیدواریم هم کمی خندیده باشید و هم فرهنگ لغات شما کمی کامل تر شده باشد ... انشالله




چقدر خنده داره که....
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 1232
نویسنده : آرمان حسيني

چقدر خنده داره كه

يكساعت خلوت با خدا دير و طاقت فرساست ولي 90 دقيقه بازي فوتبال مثل باد ميگذره

چقدر خنده داره كه
صد هزار تومان كمك در راه خدا مبلغ بسيار هنگفتيه اما وقتي با همون پول خريد ميريم مبلغ ناچيزيه


چقدر خنده داره كه
يكساعت عبادت در مسجد طولاني به نظر مياد اما يكساعت فيلم ديدن به سرعت ميگذره


چقدر خنده داره كه
وقتي ميخوايم عبادت و دعا كنيم ، چيزي يادمون نمياد كه بگيم ، اما وقتي ميخوايم با دوستمون حرف بزنيم هيچ مشكلي نداريم


چقدر خنده داره كه

خوندن يك صفحه و يا بخشي از قرآن سخته ، اما خوندن صد سطر از پرفروش ترين كتاب رمان دنيا آسونه


چقدر خنده داره كه
براي عبادت و كارهاي مذهبي وقت كافي در برنامه روزمره پيدا نميكنيم اما بقيه برنامه ها رو سعي ميكنيم تا آخرين لحظه هم كه شده انجام دهيم


چقدر خنده داره
شايعات روزنامه ها رو به راحتي باور ميكنيم ، اما سخنان قرآن رو به سختي باور ميكنيم


چقدر خنده داره
همه مردم ميخوان بدون اينكه به چيزي اعتقاد داشته باشند و يا كاري در راه خدا انجام بدند به بهشت بروند


چقدر خنده داره .......اينطور نيست ؟
داريد ميخنديد ؟ ..........داريد فكر ميكنيد ؟
اين حرفها رو به گوش بقيه هم برسونيد
و از خداوند سپاسگزار باشيم . كه او خداي دوست داشتنيست
آيا خنده دار نيست
كه وقتي ميخوايم اين حرفها رو به بقيه بزنيم خيلي ها رو از ليست پاك ميكنيم. چون مطمئنيم كه به چيزي اعتقاد ندارند

 

اين اشتباه بزرگيه اگه فكر كنيم اعتقاد ديگران از ما ضعيف تره




سخنانی پر معنی از بزرگان
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 979
نویسنده : آرمان حسيني
من هرگز شکست نخورده ام، بلکه راه هایی را کشف کرده ام که به آن چیزی که می خواهم منجر نمی شوند. - توماس ادیسون

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    میزی برای کار، کاری برای تخت، تختی برای خواب، خوابی برای جان، جانی برای مرگ، مرگی برای یاد، یادی برای سنگ - زنده یاد حسین پناهی

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    در روزگاری که دروغ یک واقعیت عمومی است، به زبان آوردن حقیقت یک اقدام انقلابی است - منسوب به جورج ارول

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    همه ی افراد با استعداد هستند، اما اگر شما یک ماهی را بر اساس تواناییش در بالا رفتن از درخت بسنجید، آن ماهی تمام عمرش را بر این باور خواهد گذارند که یک بی دست و پای احمق است. - آلبرت اینشتین

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    وقتی می‌خواهی موفقیت خود را ارزیابی کنی، ببین چه را از دست داده‌ای که این را به دست آورده‌ای. - تنزین گیاتسو (چهاردهمین دالایی لاما)

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    ان کس که حاضر است یک ساعت از عمرش را تلف کند، هنوز ارزش عُمر را درک نکرده است. - چالرز داروین

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    افراد در جستجوی چیزی که بدان نیازمندند، به سفر می روند و برای یافتنش به وطن خود بازمیگردند. - جورج ادوارد مور

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    اگر نمی توانید چیزی را به سادگی توضیح دهید، آن چیز را به خوبی درک نکرده اید. - آلبرت اینشتین

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    تنها چیزی که "بدی" نیاز دارد تا موفق شود، سکوت و بی تفاوتی انسان های خوب است. - ادموند بورک

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    ترجیح میدهم تا مردم به خاطر کسی که هستم از من متنفر باشند تا به خاطر کسی که نیستم، به من عشق بورزند. کرت کوبین

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    روزی که بدون خنده سپری شود، یک روزِ تلف شده است. - چارلی چاپلین

سخنان بزرگان, مطالب آموزنده, توماس ادیسون

    رفیق واقعی کسیه که به تو آزادیِ کامل میده تا خودِت باشی. - جیم موریسون

 




داستان جالب منطق چیست؟
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 979
نویسنده : آرمان حسيني

شاگردی از استاد پرسید: منطق چیست؟

 

استاد کمی فکر کرد و جواب داد : گوش کنید ، مثالی می زنم ، دو مرد - پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد

 

 

می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟

 

هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !

 

استاد گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟

 

حالا پسرها می گویند : تمیزه !

 

استاد جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد.وباز پرسید :

 

خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟

 

یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !

 

استاد گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟

 

بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !

 

استاد این بار توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!

 

شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است

 

استاد در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق !

 

خاصیت منطق بسته به این است که چه چیزی رابخواهی ثابت کنی!!

 




بازدید : 1183
نویسنده : آرمان حسيني

 

فرعون پادشاه مصر ادعای خدایی میکرد. روزی مردی نزد او آمد و در حضور همه خوشه انگوری به او داد و گفت اگر تو خدا هستی پس این خوشه را تبدیل به طلا کن.

فرعون یک روز از او فرصت گرفت. شب هنگام در این اندیشه بود که چه چاره ای بیندیشد و همچنان عاجز مانده بود که ناگهان کسی درب خوابگاهش را به صدا در آورد. فرعون پرسید کیستی؟

 

ناگهان دید که شیطان وارد شد. شیطان گفت خاک بر سر خدایی که نمیداند پشت در کیست.

 

سپس وردی بر خوشه انگور خواند و خوشه انگور طلا شد.

 

بعد خطاب به فرعون گفت من با این همه توانایی لیاقت بندگی خدا را نداشتم آنوقت تو با این همه حقارت ادعای خدایی می کنی؟

 

پس شیطان عازم رفتن شد که فرعون گفت چرا انسان را سجده نکردی تا از درگاه خدا رانده شدی. شیطان پاسخ داد زیرا میدانستم که از نسل او همانند تو به وجود میآید.

 


باران باش و ببار و نپرس کاسه های خالی از آن کیست

کوروش بزرگ




داستان کوتاه: دستم را بگیر كوچولو!‌
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 838
نویسنده : آرمان حسيني



۵۰ مزیت مرد بودن
نوشته شده در 16 شهريور 1391
بازدید : 976
نویسنده : آرمان حسيني

این مقاله فقط جنبه شوخی و سرگرمی دارد و قصد توهین ندارد

1-اسم هر جک و جونوری رو روی شما نمیگذارند از قبیل آهو ،غزال ، پروانه ، شاپرک و موارد دیگر که اینجا جاش نیست.


2-در عروسی میتونید لباسی رو که بارها به تن کردید رو دوباره بپوشید


3-میتونید هر صد سال یه بار هم موهاتون رو شونه نکنید و بعد بگید مد روزه


4-از ترس اینکه کسی سن شما رو بفهمه شناسنامتون رو قایم نمیکنید


5-مطمئنا استهلاک فک شما به مراتب کمتر است


6- مدل لباس دختر شمسی خانم چشمهاتون رو داخل دهانتون سرنگون نمیکنه


7-در موقع استرس هیچوقت ناخنهای خود را نمیجوید


8-هفته ای دو بار شکست عشقی نمیخورید!


9-لازم نیست از 18 سالگی موهای سرتون رو رنگ کنید چون موهای جوگندمی خیلی هم به شما میآد


10- فقط شما میتونید برید استادیوم


11- خودتون پنچری ماشینتونو میگیرید


12-لازم نیست با قرار دادن انواع جکهای هیدرولیک و غیر هیدرولیک در پاشنه کفش قدتون رو افزایش بدید


13- میتونید تمام روز بادوستانتون برید کوه و وقتی برمیگردید خونه برای خانمتون تعریف کنید که چه روز پرکاری داشتید


14- موقع خواستگاری به هیچ وجه نگران بر هم خوردن تعادل سینی چای نیستید


15- از دیدن کله پاچه دچار تشنج نمیشید


16- هیچ کس از اینکه دست پخت افتضاحی دارید به شما ایراد نمیگیره


17- فقط شمایید که لذت تماشا کردن فوتبال یوونتوس- بارسلونا را با گزارش عادل فردوسی پور درک میکنید


18- فقط شمایید که میتونید لذت تکچرخ زدن با موتوررو تجربه کنید


19- میتونید با خط ریشتون بیش از 12000 اثر هنری خلق کنید


20- به طلا و جواهرات دیگران در حالی که دارید از حسادت منفجر میشید نگاه نمیکنید


21- تو عروسی ها لازم نیست چند تن زنجیر از خودتون آویزون کنید که تازه دیگران ازتون بپرسند بدلییییییه ؟


22- سر سفره عقد لازم نیست برید گل بچینید و گلاب بیارید و نون بگیرید و اینا...


23- در حالی که خواهرتون باید بمونه خونه و آشپزی یاد بگیره شما میرید بیرون و گل کوچیک بازی میکنید


24- لازم نیست آدرس تمام مزون ها، پاساژها ،بوتیک ها و مراکز لاغری شهرتون رو حفظ باشید


25- اگه تو خیابون تویوتا کمری جلوی پاتون نگه نداشت به راحتی سوار یه پیکان میشید


26- لازم نیست همیشه جای جورابهای همسرتون رو حفظ باشید


27- فقط شما میتونید سه ساعت تمام برنامه نود رو با دوستاتون تفسیر کنید


28- لازم نیست روزی چهار بار مثل آمپول ب کمپلکس سریالهای بی سر و ته رو تماشا کنید


29- لازم نیست سالی یه بار زاویه دماغتون رو نسبت به افق تغییر بدید


30- میتونید حتی تا محل کارتون رو هم با دوچرخه طی کنید و کسی اونجوری به شما نگاه نکنه


31- میتونید راحت رو صندلی های جلوی اتوبوس بشینید و در عقب دود نخورید(البته این اتوبوس های Brtاین قضیه رو خرابش کرد)


32- میتونید با شلوارک و رکابی راحت تا سر کوچه برید


33- خیالتون راحته که هرگز یک خواهر شوهر (و ایضا جاری) که مدام رو اعصابتون رزم آیش برقرار کنه ندارید


34- لباسهاتون ظرف 48 ساعت دلتون رو نمیزنه


35- در زیر گرمای نابود کننده تابستون خیلی راحت با یه آستین کوتاه میایید بیرون


36- نیازی ندارید هر روز که از خواب پا میشید تا ساعت 6 بعدازظهر رو جلوی آیینه با خودتون ور برید


37- نیازی نیست سه چهارم عمرتون رو توی کلاسهای آشپزی ،خیاطی، گلدوزی، آموزش فال شیرموز و تقویت اعتماد به نفس در 3/0 ثانیه بگذرانید


38- نیازی نیست داخل کیفتون به تعداد رنگهای یک Lcd لنز چشم داشته باشید(رنگهای Lcd معمولا بالای 16 میلیون میباشد)


39- اگه به انواع فنون حرکات موزون آشنا نبودید هیچ اشکالی نداره


40- فقط شما میفهمید که یک 206 اسپرت خفن چقدر زیباست


41- بدون اینکه کسی بهتون چیزی بگه میتونید ساعتها پلی استیشن بازی کنید


42- با دیدن سوسک و موش و امثالهم اجدادتون از گور در نمیایند و جلوتون رژه نمیروند


43- فرق Cd رو با بشقاب میوه خوری متوجه میشید


44- با یک سرماخوردگی سه ماه در Ccu بیمارستان بستری نخواهید شد


45- میتونید یه جوک بامزه تعریف کنید بدون اینکه خودتون قبل از همه دو ساعت تمام بهش بخندید


46- روی در هیچ مغازه ای ننوشته اند که از پذیرفتن آقایانی که شئونات اسلامی را رعایت نکنند معذوریم(بس که محجوب هستند آخه)


47- داشتن ریش پروفسوری از ویژگی های بسیار ممتاز است که مخصوص شما آقایان میباشد


48- فقط شما میتونید کت و شلوار بپوشید و کروات بزنید و کلی خوشتیپ بشید


49- بیش از 60 درصد رشته های مهندسی رو شما به خودتون اختصاص دادید(دیگه از این با کلاس تر؟)


50- و در نهایت اینکه میتونید تو خیابون از هر کس که دلتون خواست بپرسید ساعت چنده؟!

(این یکی دیگه ته ویژگی بود)




بازدید : 756
نویسنده : آرمان حسيني
اين را بـــــه ياد بسپـــــار يک نفر ... يک جايي ... تمام روياهاش لبخند توست ... و زماني که به تو فکر مي کنه ... ....احساس مي کنه که زندگي واقعا با ارزشه .... پس هر گاه احساس تنهايي کردي ... اين حقيقت رو به خاطر داشته باش ... ...يک نفر.... ...يک جايي ... ....در حال فکر کردن به توست

--------------------------------------------------------------------

روزي کـه دلـم پيش دلت بود گرو
دستان مـرا سخت فشردي کـه نرو
امروز دلت به ديگري مايل شد
کـفـشـان مـرا جفت نمودي که برو ...

 



بازدید : 920
نویسنده : آرمان حسيني

 

 

چند تا دوسم داري ؟ همیشه وقتی یکی ازم می پرسید چند تا دوسم داری یه عدد بزرگ میگفتم...

 

 ولی وقتی تو ازم پرسیدی چند تا دوسم داری گفتم : یکی !!! میدونی چرا ؟چون قوی ترین و

 

 بزرگترین عددیه که میشناسم ... دقت کردی که قشنگترین و عزیز ترین چیزای دنیا همیشه یکین

 

؟ ماه یکیه ... خورشید یکیه ... زمین یکیه ... خدا یکیه ... مادر یکیه ... پدر یکیه ... تو هم یکی

هستی ... وسعت عشق من به تو هم یکیه ... پس اینو بدون از الان و تا همیشه یکی دوستت دارم .

 




باید فراموشت کنم
نوشته شده در 15 شهريور 1391
بازدید : 1169
نویسنده : آرمان حسيني


باید فراموشت کنم

چندیست تمرین میکنم

من می توانم! می شود!

آرام تلقین میکنم.

حالم، نه،  اصلآ خوب نیست...

تا بعد بهتر می شود!!

فکری برای ِ این دل ِ تنهای ِ

 غمگین میکنم.

من می پذیرم رفته ای،

و بر نمی گردی همین!

خود را برای ِ درک این، صد بار تحسین میکنم.

کم کم ز یادم می روی،

این روزگار و رسم اوست!

این جمله را با تلخی اش

صد بار تضمین میکنم. 




در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد
نوشته شده در 15 شهريور 1391
بازدید : 1058
نویسنده : آرمان حسيني

در جوانی غصه خوردم هیچ کس یادم نکرد

                      در قفس ماندم ولی صیاد آزادم نکرد

آتش عشقت از زندگی چنان سیرم کرد

آرزوی مرگ کردم      

                        مرگ هم یادم نکرد...

در خواب ناز بودم شبی    

                                  دیدم کسی در می زند

               در را گوشودم روی او  

              دیدم غم است در می زند

ای دوستان بی وفا         

                              از غم بیاموزید وفا

 

            غم با آن همه بیگانگی   

           هر شب به من سر می زند




بازدید : 1159
نویسنده : آرمان حسيني

1.در زمین،عشقی نیست که زمینت نزند،آسمان را دریاب.

2.زندگی یعنی:

  • ·         ناخواسته به دنیا آمدن
  • ·         مخفیانه گریستن
  • ·         دیوانه وار عشق ورزیدن
  • ·         و در عاقبت در حسرت آنچه دل می خواهد و منطق نمی پذیرد ،مُردن!           4.پیروزی یعنی:

توانایی از یک شکست به شکست دیگر رفتن بدون از دست دادان اشتیاق

5.جالبه که اکثر مردم هرگز خوشبختی خود را نمی شناسند اما خوشبختی دیگران همیشه در جلو دیدگاه آن هاست

6.کسی باش که عمری با تو بودن(به اندازه)یک لحظه،و لحظه ای بی تو بودن یک عمر باشد




به یاد...
نوشته شده در 15 شهريور 1391
بازدید : 1361
نویسنده : آرمان حسيني

به یاد...

به یاد رفیقی که تو رفاقت کم نذاشت ولی کم برداشت تا رفیقش کن نیاره.

به یاد پاکن که به خاطر اشتباه دیگران خودشو کوچیک می کنه

به یاد اون دلی که هزار بار شکست ولی هنوزم دل شکستن بلد نیست.

به یاد اونایی که تو اوج سختی و مشکلات  به جای اینکه ترکمون کنند درکمون می کنند

به یاد مادر که وقتی غذا سر سفره کم میاد اولین کسی که از اون غذا دوست نداره خودشه

 




بازدید : 1233
نویسنده : آرمان حسيني

هیچ ورزشی برای "قلب " مفید تر از خم شدن و گرفتن دست "افتادگان"نیست.

مرگ حق است  و نتها حقی است که اگر هم نگیری به تو میدهند.

در زندگی خانوادگی ،شوم ترین کلمات این دو هستند،"مال من،مال تو".

 

  1. 1.      ترجیح میدهم حقیقتی مرا آزار دهد تا اینکه دروغی آرامم سازد
  2. 2.      تنها دو روز در سال است مه نمی توانی کاری بکنی – یکی دیروز یکی فردا
  3. 3.      خوبی بادبادک به اینه که تمام زندگیش به یک نخ بند است .ولی با این حال تو آسمون پرواز می کنه و می خنده
  4. 4.      با کسی زندگی کن که مجبور نباشی یک عمر در کنار او فیلم بازی کنی
  5. 5.      مردمی که گل را دوست دارند خوشان از گل دوسداشتنی ترند
  6. 6.      تهمت مثل ذغال است اگر نسوزاند سیاه می کند

 




خوشبختی
نوشته شده در 15 شهريور 1391
بازدید : 1207
نویسنده : آرمان حسيني



داستان کوتاه
نوشته شده در 15 شهريور 1391
بازدید : 1063
نویسنده : آرمان حسيني

کودکي با پاهاي برهنه بر روي برفها ايستاده بود

و به ويترين فروشگاهي نگاه مي کرد

زني در حال عبور او را ديد .
او را به داخل فروشگاه برد و برايش لباس و کفش خريد

و گفت: مواظب خودت باش
کودک پرسيد: ببخشيد خانم شما خدا هستيد؟
زن لبخند زد و پاسخ داد:نه
"من فقط يکي از بنده هاي خدا هستم "

کودک گفت:مي دانستم" با او نسبت داريد "



بازدید : 1323
نویسنده : آرمان حسيني


یک روز از یک زوج خوشبخت سوال کردم
دلیل موفقیت شما در چیست ؟ چرا هیچ وقت با هم دعوا نمی‌کنید؟
آقاهه پاسخ داد: من و خانمم از روز اول حد و حدود خودمان را مشخص کردیم
قرار شد خانم بنده فقط در مورد مسائل جزئی حق اظهار نظر داشته باشه و من هم به عنوان یک آقا در مورد مسائل کلی نظر بدهم!
گفتم: آفرین! زنده‌باد ! تو آبروی همه‌ی مردها را خریده‌ای ! من بهت افتخار می‌کنم.
حالا این مسائل جزئی که خانمت در مورد اونها حق اظهارنظر داره، چیه ؟
آقاهه گفت: مسائل بی‌اهمیتی مثل این که ما با کی رفت ‌و‌ آمد کنیم، چند تا بچه داشته باشیم، کجا زندگی کنیم، کی خانه بخریم، ماشین‌مان چه باشد، چی بخوریم، چی بپوشیم و ...
گفتم: پس اون مسائل کلی و مهم که تو در موردش نظر می‌دی، چیه ؟
آقاهه گفت: من در مورد مسائل بحران خاور میانه، نوسانات دلار، قیمت نفت و اوضاع جاری مملکت نظر می‌دهم.



شوهر مظلوم! (طنز)
نوشته شده در 14 شهريور 1391
بازدید : 1407
نویسنده : آرمان حسيني
«همسرم با غم تنهایی خود خو می کرد»
موقـع بحث هوو- لیک هیاهـــــو می کرد!

بسکه با فکـــر و خیالات عبث می خوابید
نصف شب در شکـم آن زنه چاقو می کرد!

وقتی از رایحه ی عشق سخن می گفتم
زود پا می شد و تی شرت مرا بو می کرد

طفلکی مادر مــن آش که می پخت زنم-
معتقد بود در آن جنبـــــــل و جادو می کرد

بهـــر او فاخته می دادم و می دیدم شب
داخل تابـــه به آن سس زده کوکو می کرد!

آخـــــــر برج کــــه هشتم گرو نه می شد
باز از مـــــن طلب ماهــــی و میگو می کرد



تعداد صفحات : 17